حس از نو

متن مرتبط با «روشن» در سایت حس از نو نوشته شده است

روزهای روشن

  • هفتمین روزه که برای دومین بار مامان شدم.چقدر روشنه این روزها...خوشحالیاش رو باید نوشت و ثبت کرد،خستگیاش رو ماساژ داد،دلتنگیاش رو به دریا سپرد و این شب های روشن رو توی سینه‌م حفظ کنم،اون لحظه‌هایی که هانی میاد زهرا رو بغل می‌کنه و براش شعرایی که میخوندم رو می‌خونه.اون لحظه هایی که صداش می‌کنه و زهرای بهارم چشماشو باز می‌کنه.اون لحظه هایی که زهرا سرش روی سینه‌م خواب می‌ره...اون وقتایی که براش حافظ می‌خونم و با چشمای جذابش نگاهم می‌کنه.یا لباش به خنده و ناراحتی تغییر می‌که فرمش.خدایا برای این دوتا فرشته‌ی قشنگ،برای این زندگی، ازت چه طور تشکر کنم؟ بخوانید, ...ادامه مطلب

  • شب‌های روشن

  • ۱.می‌خواستم از تو بنویسم،به زبانی دیگر‌با لحنی دیگر.اما آخرش به این رسیدم: نشود فاشِ کسی آن‌چه میانِ من و توست...فقط دوست دارم برای ف از فکرهایم راجع به این مسئله بگویم و شاید هم ز.۲.فکر می‌کردم همه چیز با هم قاطی می‌شه‌.اما نشد.۳.کنارش نشستم و ازم خواست شعر قبل از خواب را براش دوباره بخونم تا بیخوابی که به سرش زده دوباره چشمش گرم یشه و بخوابه.من کنارتم رفیق‌جان! بخوانید, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها