حس از نو

ساخت وبلاگ

سرشارم از انرژی ... سرشارم از زندگی... حس از نو...
ما را در سایت حس از نو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : faarda بازدید : 18 تاريخ : يکشنبه 26 فروردين 1403 ساعت: 20:04

مریم رو یادم نبود،عکسش رو که فرستاد یادم افتاد که چقد دیدیم همدیگه رو.وقتی می نوشت توی گروه حقیقتا دهنم بسته می‌شد.موقعیتش خیلی سخت‌تر از اونی بود که بشه حرفای خوشکل خوشکل براش زد.دوتا بچه‌ای که ژنیتکی مشکل کلیه داشته باشن و مدام بیمارستان و درمان...خیلی سخته واقعا...شب نیمه شعبان نوشت که دعا کنید سلامتی آلا رو هدیه بگیرم،چند روز پیش نوشت که رفته بیمارستان و براش ختم یا جواد الائمه ادرکنی گرفتیم،من ۵۰۰ تا برداشتم و هنوز تمام نشده بود...و امشب سمانه گفت که آلا به رحمت خدا رفته...و آلا ۵ سالش بود...و از وقتی خبرس رو خوندم تن و بدنم به لرزه افتاده...یا الله...خدااا.... حس از نو...ادامه مطلب
ما را در سایت حس از نو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : faarda بازدید : 21 تاريخ : جمعه 10 فروردين 1403 ساعت: 1:13

مثل پارسال کتاب زیاد بخونم؛چرا؟ چون کتاب خوندن بهم کمک می‌کنه خودم رو پیدا کنم، بهم کلمه می‌ده،احساس رهایی می‌ده از نقش‌ها و کلیشه های روزمره و لذت ادبیات خوندن خیلی خیلی عمیقه برام.

پیشنهادی دارید؟مثلا می‌خوام ژانر معمایی رو هم اضافه کنم به خوندن هام،تجربه‌ی جدیدیه برام :) و شاید کتاب صوتی هم اضافه کنم.

پارسالی ها رو می‌نویسم لیستش رو و ایده های امسالم رو هم می‌زارم.

حس از نو...
ما را در سایت حس از نو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : faarda بازدید : 20 تاريخ : جمعه 10 فروردين 1403 ساعت: 1:13

آن آخر صف،دلی که سخت مچاله است،قلب هزارتکه ام را توی دستم گرفته‌ام به هوای نگاهی که می‌دانم لطف است سراسر...

تو می‌دانی که چقدر هر روز خودم را روبه روی حرمت دیده ام و امین الله خوانده‌ام...

دستم را بگیر...

حس از نو...
ما را در سایت حس از نو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : faarda بازدید : 15 تاريخ : دوشنبه 30 بهمن 1402 ساعت: 15:55

دلا خو کن به تنهایی که از تن‌ها بلا خیزد دلا خو کن به تنهایی که از تن‌ها بلا خیزد دلا خو کن به تنهایی که از تن‌ها بلا خیزد... . . . حس از نو...
ما را در سایت حس از نو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : faarda بازدید : 12 تاريخ : دوشنبه 30 بهمن 1402 ساعت: 15:55

گاهی وقتا سبکم، وسیعم، می‌تونم مسائل رو از هم تفکیک کنم،حس‌هام رو مدیریت کنم،وقت‌هام کش میاد،شب هرچقدر خسته باشم می‌تونم با هانی وقت بگذرونم،حرف بزنیم و هرچقدر خواست کتاب بخونیم و بعدش خسته نباشم و غرغرو نباشم.امشب از اون گاهی وقت‌ها.از اون گاهی‌ وقت‌هایی که می‌تونم موانعم رو ببینم.ببینم چرا وقتی هانی لحنش عوض می‌شه و می‌ره سمت غرغر من به هم می‌ریزیم؟درواقع خشمگین می‌شم شاید؛ چون توی ذهنمه که باید اون همیشه بتونه با لحن خوب حسش رو بگه!و نیاز پشتش رو! و خدای من!چه توقعی بزرگی از یک بچه‌...ببینم چرا وقتی پیاده شدنمون از ماشین طول می‌کشه یا هر فرایند دیگه‌ای طول می‌کشه من عصبانی می‌شم؟چه حسی رو به جز عصبانیت تجربه می‌کنم؟ و چرا؟۲.فرش ها را داده ایم قالیشویی و امده ایم خونه‌ی اقاجون.من پرم از حس‌‌های متضاد.از خوشحالی و ناراحتی.از بی خیالی و خیالمندی.در رفت و آمد بین فاطمه‌های تراپی شده و نیمه تراپی شده‌.درساعاتی و حالاتی ممنون و پر شکر،و دقیقه‌ای بعد پر از احساس گناه و عذاب وجدان.وقتی در برابر خواب مقاومتم می‌شکند و لحظه‌ای که هانی از اتاق بیرون می‌رود می‌خزم روی تخت مامان اینا و کنار دخترک چرت نازکی می‌زنم و خیالم راحت است که هانی را مامان داری می‌کند خوشحالم‌.وقتی بیدار می‌شوم و می‌بینم نفس نفس زدن و خستگی مامان را، پر می‌شوم از عذاب وجدا‌ن.توی اتاق،پسرک اصدار می‌کند واترپلو نگاه کند،تلاش می‌کنم برای اول مرز ها،دوم همدلی باهاش‌، بعد همسر که خسته است و مهربان،گوشی عزیز را می‌دهد دستش تا نشانش بدهد که اینترنت ندارد،من خودخوری می‌کنم.بغض می‌کنم.نگاهم می‌کند.لبخند می.زنم،اشک هایم توی جشمم هستند و تندتند پاکشان می‌کنم.شاید بفهمد،اگر بفهمد،بگویم برای چه بغض کرده ام؟کاش نفهمد و نپرسد. حس از نو...ادامه مطلب
ما را در سایت حس از نو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : faarda بازدید : 19 تاريخ : يکشنبه 17 دی 1402 ساعت: 15:52

زهی عشق زهی عشق زهی عشق که ما راست خدایا... چه نغز است و چه خوب است و چه زیباست خدایا... حس از نو...
ما را در سایت حس از نو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : faarda بازدید : 21 تاريخ : دوشنبه 11 دی 1402 ساعت: 14:45

امشب روی ابرام...از خوشحالی برگزاری جلسه‌ی رونمایی کتاب،از ذوقِ همسرجان،از تلاشش،نیت شفاف و قشنگش،دل مهربون و مناعت طبعش،از خوشیِ کنارش زندگی کردن...

امشب از بودن توی این جمع،از این ارتباطاتی که خدای بزرگ جلوی پامون گذاشته،از این فرصت و نعمت،بی نهایت سپاسگزارم...

سرشارم از شوق و شکر...

خدای مهربون،من یک عمر می‌خوام فقط برای تشکر از این نعمت‌ها...

حس از نو...
ما را در سایت حس از نو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : faarda بازدید : 20 تاريخ : دوشنبه 11 دی 1402 ساعت: 14:45

راستش این روزها، فکر می‌کنم و حس می‌کنم ارتباطم با تو صمیمی ترین رابطهمه‌.می‌دونم سطح ارتباطمون خیلی نزدیک نیست ولی از همینجا که هستم خودمم.برای نمازهایی که دیر می‌شه خوندنش نگران نیستم،برای زودهاش هم حس برنده بودن ندارم.راحتم.امنم.احساس امنیت می‌کنم.می‌دونم دوسم داری.یا شاید دارم تمرینش می‌کنم.که اگر فاطمه‌های درونم هم جنگن با هم،ولی تو هستی‌.تویی که هرچی باشه،مثلا اگه هانی تبش بیاد پایین،یا یک چیز جدید یاد بگیره و با ذوق بهمون نشون بده،یا کار جشنمون ردیف بشه،می‌گم الحمدلله و وقتی می‌گم حواسم بهت جمع می‌شه‌. که کار درست کن تویی.خلاصه خدا،خیلی خوبه که هستی‌‌خصوصا این روزا‌‌.که خسته‌م،گمم،خوشحالم،دلتنگم،قاطی ام،آرومم و این روزا فقط و فقط با تو صمیمی ام...پ.ن: روز بیست و سومه که اومدی بهار خانوم،خود عشقی تو...داری تند و تند روزا رو میگذرونی،امروز می‌خندیدی،با صدای نوزادی کوچولوت که براش غش می‌کنم،عروسک خانوم،بهار خانوم،فقط می‌خوام بخوام از خدا،که بهم توان بده،کنارت بشینم و بزرگ شدن تو و هانی جان رو ببینم و بهار بشم...جوونه بزنم... حس از نو...ادامه مطلب
ما را در سایت حس از نو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : faarda بازدید : 19 تاريخ : يکشنبه 3 دی 1402 ساعت: 13:47

نیمه‌شب، یک قدرتی به من میده.به هوای شیرخوردن دخترک بیدارم،بلند شدم،خوراکی خوردم،آب خوردم،پسرک صدا زد که بیا حرف بزنیم!رفتم و توی اتاقش نشستم.اینترنت رو روشن کردم‌تا خواب دخترک محکم بشه‌.تلگرام رو باز کردم،پادکست همزن رو باز کردم،عکس‌ها رو نگاه کردم و انگار اون قدرتِ دخترکِ نوجوان درونم شعله گرفت لحظه‌ای.دخترکی که رهاس...از درد جای بخیه بیمی نداره، از سرفه های دخترک ۲۶ روزه حس خاصی نمی‌گیره و بمب شور و نشاط و عشقه...دخترکِ رها و قوی درونم،بیا بغلم کن که بدجوری خسته‌م... به خودم می‌گم اینه؟یعنی من دوبار جراحی کردم و باز هم دارم به یک جراحی دیگه ای فکر می‌کنم که ۶ ماه تا یکسال ریکاوری بدن توش طول می‌کشه؟!جقدر عجیب.چقدر تغییر جسمی پذیرشش برام سخته.فردا می‌رم توی اتاق کلوپ و احتمال زیاد ثبت نام کنم.چون به یک گروه احتیاج دارم...به یک گروه و تو!یا من...یا من...یا من...هرچه هستی باش!اما باش! حس از نو...ادامه مطلب
ما را در سایت حس از نو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : faarda بازدید : 21 تاريخ : يکشنبه 3 دی 1402 ساعت: 13:47