نوسانات

ساخت وبلاگ
عکس رژ شماره ی ۱۲ را باز می کنم و نگاه می کنم به لبهای زنی که ویترین رنگ رژ های لانکوم و تارت و دوسه شده.لب ها دارد لبخند می زند.چشم های زن پیدا نیست و سعی کرده همه ی حس را بریزد توی لب ها با رنگ رژ شماره ی ۱۲.سرخابی قشنگی است.اما ۱۰ دلار نمی ارزد.از گروه می آیم بیرون.بقیه ی گروه ها هم خبری نیست.دلم می خواهد همه را پاک کنم.همه را.بعد صدایی گی گوید آن چیزی که باید درستش کنی موضوع دیگری ست.ربطی به گروه ها ندارد و باز کشمکش این دو شروع می شود.خسته می شوم از صداهایشان.میروم یک گروه دیگر که پیام مهمی دارد انگار.با هزارتا از این علامت تعجب های قرمز که به نظرم عجز و لابه ی نویسنده است برای خواندن پیامش.انگار توی شلوغی صدای فریاد نویسنده را می شنوم که بریده بریده پیامی را می گوید.دارد از همدلی می گوید و مشکلی که برای میم پیش آمده.که باید همدلی کنیم.که میم...دلم آه دارد برای میم...

اخرین پیام٬ را `فاطمی رجایی اربعین` فرستاده.نوشته یک جا برایتان باز کردم.به شرط واریز سریع پول و کنسل نکردن.می نویسم انشالله تا فردا قطعی می کنم.

احساس تعلیق می کنم.خودت برایم تصمیمی بگیر.

حس از نو...
ما را در سایت حس از نو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : faarda بازدید : 88 تاريخ : جمعه 16 آذر 1397 ساعت: 20:15