فوروارد؟

ساخت وبلاگ
فوروارد؟

بعضي ها انگار تواند،انگار بخشي از تواند توي بيست و پنج سالگي.يا بيست و هفت سالگي.انگار تواند كه تصميم هايت را گرفته اي.و ترديد هايت را پشت سر گذاشته اي.هدفت را انتخاب كرده اي.انگار تواند بعضي ها.كارهاي عقب افتاده ي تو را انجام داده اند و هي جلوي تو رژه مي روند.قدم مي زنند.به كارهايشان مي رسند.بعد تو كه نگاهشان مي كني،انگار كه يك تكه از تواست كه بي دليل از تو جدا شده و دارد براي خودش مي رود.و تو حالا بايد با سرعت بروي كه بهش برسي.كلافه ات مي كند.كلافه ات مي كند اين تكه ي جلو رفته.خوب هم هست.اما اگر زياده رفته باشد،اگر مثلا رسيده باشد به سي سالگي كلافه ات مي كند.هنوز نمي دانم بايد از اين ادم ها كه گاهي دوست هاي تواند فاصله گرفت يا نه.نمي دانم ادم بايد در مواجهه با اين افراد،بقيه ي خودش را بردارد و بدود تا برسد بهشان يا بنشيند و سر فرصت به كارهايش برسد و زياد محل ندهند.اما اين ادم ها هستند.گوشه ي ذهن ها زندگي مي كنند.و هيچ كاريشان هم نمي شود كرد.

+تاریخ دوشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۲ساعت ۱۲:۲۶ ب.ظ نویسنده نیک اندیش |


حس از نو...
ما را در سایت حس از نو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : faarda بازدید : 95 تاريخ : پنجشنبه 11 خرداد 1396 ساعت: 3:26